روابط و پیوند های ما با دنیای رنگ
رنگ ها باعث ایجاد بروز احساسات ما و همچنین جوش و خروش و تلاطم درونی ما میگردند و باعث اثر بخشی بر فعالیت های روزمره ما می شوند.رنگ ها در تمام مراحل زندگی و خواب و بیداری همراه ما هستند. احساسات و درک ها، تفکرات و اندیشه ها، پسندها و علایق، عکس العمل ها، خاطره ها و اتفاقات گذشته ما را تحریک میکند. با دقت به دنیای رنگ و همچنین روابط و پیوند های ما با دنیای رنگ نگاه کنید.رنگ ها قادرند ما را بخندانند یا آشفته و بی قرارمان کنند، میتوانند به ما نیرو ببخشند یا خسته مان کنند و… دنیا و احساس های ما بر مبنای رنگ ها می باشند. کودکان تا قبل از شش سالگی همه چیزهایی را که مشاهده می کنند بر اساس رنگ هایش به حافظه شان میسپارند، درحالی که ما بزرگتر ها همه چیز را بر اساس اشکال به خاطر می سپاریم. رنگ ها در سخنان روزمره ما هم دخیل اند؛ مثلاً میگویم: رنگش به خاطر ضعف بدنی زرد شده یا صورتش از خشم قرمز شده است.
محدوده کلمات برای رنگ ها بسیار کم است. در زبان انگلیسی فقط ده اسم اصلی برای رنگ ها وجود دارد که عبارتند از:
صورتی، قرمز، قهوهای، آبی، سفید، سیاه، سبز، بنفش، زرد و خاکستری می باشد.
بیشتر رنگ ها و اسامی آنها از جهان گرفته شده است مثلاً :زرد لیمویی، آبی آسمانی، سبز چمنی و… .
پزشکان:
پزشکان رنگ درمانی میگویند که رنگها بر تندرستی و خوشبختی ما تأثیر دارد و رنگ ها توانایی درمان بدن و ذهن را دارند. اصل رنگ درمانی متعلق به مصر باستان است.۱۵۵۰ سال قبل از میلاد در یک پاپیروس( کاغذهای دوران باستان مصر) بیان شده است که رنگ ها باعث معالجه بیماران می گردد. و در آن به سرب قرمز، نمک سبز و مارمولک مشکی اشاره شده است. در کتاب مقدس چینی ها( ئی چینگ) که متعلق به ۲۰۰۰ سال پیش است؛ رنگ درمانی ثبت شده است و رنگ را موثر در درمان می داند.
ابوعلی سینا:
۱۰۰۰سال قبل در درمان بیمارانش از رنگ درمانی استفاده می کرد. ابوعلی سینا اعتقاد داشت رنگ قرمز باعث افزایش سرعت جریان خون میشود و بالعکس آبی و سفید باعث کاهش سرعت جریان خون می گردد. از ابوعلی سینا به بعد علم جهانی، رنگ درمانی را تمام شده می دانست تا اینکه در دهه ۱۹۴۰ یک دانشمند روسی به نام دکتر( اس وی کارکو) بیان کرد که رنگ قرمز قادر است سلول های عصبی را تحریک کند و نظریه او در سال ۱۹۵۸ توسط دکتر(رابرت گرارد) که یک دانشمند آمریکایی بود کامل شد. دکتر(رابرت گرارد) معتقد بود که رنگ قرمز حس تحریک شدن را تولید می کند. و موجب افزایش فشار خون می گردد. او میگفت بالعکس رنگ آبی آرامش دهنده است و باعث کند شدن ضربان قلب میشود.
دانشمندان آمریکایی در سال ۱۹۹۹ اعلام کردند که نور آبی در درمان بسیاری از بیماری ها مثل: اختلال های غذایی و افسردگی موثر بوده است. امروزه، از نور آبی برای درمان یرقان نوزادان( زردی نوزادان) استفاده می شود. همانطور که گفتیم رنگ ها به راحتی به رفتار انسان تاثیر گذار هستند. مثلاً: نارنجی تنبلی را تقویت و ما را لبریز از خنده و شادی و سرزندگی می کند.رنگ درمانی فلسفی قدیمی است که متعلق به مردم تبت می باشد؛ آنها معتقد بودند رنگ ها در بدن افراد به صورت مرکزهای انرژی به صورت به هم پیوسته و زنجیره وار وجود دارند.
چاکرا:
هر مرکز و چاکرا( در سانسکریت به معنی چرخ می باشد.) مراکز هفت گانه قدرتمند، که در ستون فقرات، در کالبد اثیری قرار دارند.کالبد اثیری، اصطلاحی در عرفان مدرن است و به اولین لایه یا زیرین ترین لایه از میدان انرژی انسانی یا هاله پیرامون انسان اطلاق می گردد؛ این لایه در ارتباط مستقیم با بدن فیزیکی است و به عنوان نگهدارنده جسم و پیوند دهنده آن با بدن های سطح بالاتر عمل میکند.در واقع چاکراها رابطه بین روح و جسم هستند و وقتی انرژی به طور متعادل در چاکراها جریان پیدا کنند؛ ما تندرستی و تعادل را احساس می کنیم.
چاکراهای اصلی:
مانند نیروگاه هستند و مواد حیاتی و اصلی در آن است. اگر خوب فعالیت نکنند ضعیف و مریض میشوند.
چاکراهای فرعی:
دارای قطر ۱ تا ۲ اینچ می باشند؛آنها نظارت، بخش بی ارزش تر کالبد جسم را به عهده دارند.
چاکراها از دو راه غده درون ریز و سیستم عصبی بر جسم اثر میگذارند.آن ها از مقررات طیفهای نوری پیروی میکنند. چاکرای تاج سر با کوتاه ترین طول موج در بالای ترین قسمت سر یعنی تاج سر قرار دارد و چاکرا بنیادی با بلند ترین طول موج در پایینترین قسمت ستون فقرات(نشیمنگاه) قرار گرفته است. هنگامی که یک رنگ جذب اندام بدن می گردد؛ رنگ از راه سیستم عصبی بدن، به آن بخش از اندام بدن، که به آن نیاز دارد برده می شود. ما همیشه به دنبال مسیرهایی هستیم که روح و بدنمان را متعادل کنند یا آن را ترمیم سازند. رنگ قدرت است و بر قدرت ما موثر میباشد. بهرهمندی از رنگهای شایسته و معقول سلامتی فرد را در طول حیاتش بالا میبرد.
۱.چاکرای تاج سر:
این قسمت در بالاترین بخش بدن قرار گرفته و نیرومندترین لرزشهای انرژی بدن را نظاره میکند. و رنگ آن بنفش می باشد بنفش به بعد روحانی ما یاری می رساند تا آموخته های گذشته را که در زندگی دریافت کردهایم بررسی و پیدا کنیم. این بخش مختص روان، حکمت و دانایی می باشد.
۲. چاکرای چشم سوم:
این چاکرا بین دو ابرو و در بخش جبین یا پیشانی قرار گرفته است و رنگ این قسمت نیلی است. نیلی کانون چشمها و دریافت هاست و ما را هوشیار نگاه میدارد. این بخش مختص روشنایی اندیشه ها و روح می باشد.
۳. چاکرای حلق یا گلو:
این قسمت در سطح گلو قرار گرفته و رنگ آن آبی است. این بخش مختص رابطه های ما می باشد.
۴. چاکرای دل یا قلب:
این چاکرا درکانون سینه و در راستای قلب قرار دارد و رنگ آن سبز است. ما با این رنگ می توانیم علاقه و محبت بی حد و حصر و کامل خود را به فرد مقابلمان ببخشیم. این بخش مختص عشق، علاقه و محبت است.
۵. چاکرای آفتابی یا خورشیدی:
این قسمت چهار انگشت بالاتر از ناف می باشد و به آن جواهر ناف گویند. رنگ این چاکرا زرد می باشد. این رنگ نشان دهنده انرژی داخلی ما و این که به چه صورت درباره خودمان میاندیشیم است. این بخش مختص عواطف ما می باشد.
۶. چاکرای بیرونی:
این چاکرا در پشت انسان و حدود ۵ سانتی متر زیر ناف قرار گرفته و رنگ آن نارنجی است این رنگ یک گردونه یا دور معادل و برابر است و ما را در ظهور و بروز عواطف مان کمک میکند. این بخش مختص نیروی جسمانی، پایداری و ایستادگی می باشد.
۷. چاکرای بنیادی یا پایه ای یا ریشه ای :
در پایین ستون فقرات قرار دارد و رنگ آن قرمز است. این گردونه یا چرخه، مارا به زمین محصور میکند و قهرمانی و پایداری می بخشد. این بخش مختص جاودانگی و غریزه های جنسی می باشد.
مشاهده رنگ ها و رنگ درمانی:
برای اینکه مفهوم رنگ درمانی را بهتر و شایسته تر متوجه شویم ابتدا باید معنی رنگ را بیاموزیم. رنگ ها و روشنایی(نور)، موج هایی هستند که با سرعت های مختلف در حال عبور و مرور هستند. چشم انسان، طیف های رنگی قابل مشاهده را میبیند و همچنین به موج هایی که نمیتواند ببیند و در کنار طیف های نوری قرار میگیرند مثل :امواج ماورای بنفش، امواج مادون قرمز و امواج رادیویی حساس است.
هر طیف رنگی نور، که انسان قادر است ببیند، طول موج مختص به خودش رادارد. قرمز بیشترین طول موج و پایین ترین نوسان لرزش را دارد و بالعکس بنفش کمترین طول موج و بالاترین نوسان لرزش را دارد. سبز هم میانه این دو قرار دارد به همین خاطر است که رنگ سبز باعث تعادل در طراحی داخلی منزل به خصوص اتاق خواب ها می گردد.
رنگ قابل درک:
رنگ ها علاوه بر اینکه با چشم قابل درک و مشاهده اند، از راه پوست هم وارد جسم انسان می شوند و به خاطر همین موضوع است که بعضی از نابینایان قادرند رنگها را تشخیص دهند. دردهه ۱۹۶۰ در کشور روسیه محققی به نام(رزا کولشو) اثبات کرد که قادر است با چشم بسته، از راه نوک انگشتانش رنگها را تشخیص دهد. او این کار را کرد، چون هر رنگ به اندازه های مختلفی از خود گرما میدهد و هنگامی که شش شیء که دارای رنگهای مختلف بود در برابرش قرار دادن؛ او با چشمان بسته اش توانست رنگ های آن اشیا را به خوبی و کاملاً درست و صحیح از یکدیگر تفکیک کند.
رنگ اشیا و اجسام:
چگونگی دیدن رنگهای اشیا و اجسام بدین گونه است که زمانی که نور به یک جسم یا شیء برخورد میکند جسم تمام طول موج را به جز رنگی که ما می بینیم جذب و آن را منعکس می کند. مثلاً: سیب قرمز تمام طول موج های نور به جز رنگ قرمز را جذب میکند.
عکس العمل انسانها در برابر یک رنگ کاملاً مختص خودشان می باشد. در بعضی موارد معانی و اطلاعاتی که با رنگها در ارتباط است به صورت ناخودآگاه از ذهن افراد پاک میشوند.